دوبیتی
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی می شدیم در رکاب تو فدایی م...
خداشاهی
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی می شدیم در رکاب تو فدایی م...
جان بر کف بازار توام یوسف زهرا دلباخته دار توام یوسف زهرا سوگند به خونی که برون از دهنم ریخت من تشنه دیدار توام یوسف زهرا هر سو بکشانند به هر کوچه تنم را در سایه دیوار توام یوسف زهرا با آنکه به عشقت پدر پنج شهیدم بی مایه خریدار توام یوسف زهرا تنها نه ه...
تمثیلی زیبا از آیت الله مجتهدی در مورد رزق و روزی ------------------------------------------------------ ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید: « به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کنا...
به دو دلیل نمیتونیم به بعضیا اطمینان کنیم : ١- اونا رو نمیشناسیم ٢- اونارو میشناسیم ! //////////////////////// ﻃﺮﻑ ﻓﺎﻣﯿﻠﯿﺶ “ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ” ﺑﻮﺩﻩ ! ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ : ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ : ﺣﺎﺿﺮ ﻗﺮﺑﺎﻥ ! ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ : ﺑ...
همه چیز به خودتان بر میگردد ترازوی مرد فقیر مرﺩ ﻓﻘﯿﺮﻯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮐﺮﻩ ﻣﻰ ﺳﺎﺧﺖ، ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﯾﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮﯾﻰ ﻣﻰ ﺳﺎﺧﺖ . ﻣﺮﺩ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﻰ ﺍﺯ ﺑﻘﺎﻟﻰ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﻰ ﻓﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎﺝ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﺮﯾﺪ . ﺭﻭﺯﻯ ﻣﺮﺩ ﺑﻘﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺮﻩ ﻫﺎ ﺷﮏ ﮐﺮﺩ ﻭ...
آسمانها و زمین محشر شده ای عزیزانم شب آخر شده بعد چندین سال دوری و فراق فصل وصل عاشق و دلبر شده بعد عمری خون دل خوردن کنون وفت دیدار من و مادر شده ادامه را بب...
قرآن کریم در تجارت دنیا به چند اصل اشاره می فرماید: 1- دنیا محل تجارت است انسان در هر شرایطی در حال کسب و تجارت است و دنیا پیوسته محل داد و ستد است. خدای متعال با استخدام تعبیرهایی چون اشتراء و ثمن: «و لا تشتروا بایاتی ثمنا قلیلا» اصل حیات دنیا را تجار...
میرزا ندیم، شبی به مسجد حاج میرزا هادی رفته و از شدت مستی به گوشهای افتاده بود. صبح امام جماعتبرای نماز به مسجد آمد، تا او را دید گفت : او را بکشید و از مسجد بیرونش کنید. او گفت : آخوند مگر من مد « والضالین » هستم که مرا بکشند. ظریفی با کفش نماز می...
گویند شیخ هادی نجم آبادی به شیوه همیشگی نیمه شبی از خواب برخاست و به کنار حوض رفت تا وضو بگیرد و نماز به درگاه یگانه بجای آورد . ناگاه مردی را بر لب بام خانه دید که می خواست به پایین بپرد . وی از دیدن شیخ خود را باخت و از روی بام به حیاط افتاد . شیخ به...
شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ و جلیل القدر و صاحب مقامات و کرامات و در امربه معروف و نهی از منکر بسیار سختگیر و شجاع و بی باک بود، چنانکه در یکی از حمامهای قدیم دید سرهنگی ریشش را می تراشد. نزدیک آمد و به او گفت: مگر نمی دانی که در اسلام تراشیدن...
روزهای بدی در زندگی آدم می رسد که هیچ کسی حتی نمی پرسد: " خوبی ؟ " برای چنین روزهای بدی نیاز به یگانه مهربانِ دلسوزی داری به شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی و نامش چه زیباست ... خدا ... فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ(بقره آیه 152) پس به یاد من ب...
پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند. تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،اما هیچ یک نتوانستند. تنها یکی از مردان دانا گفت: که فکر می کند می تواند شاه را ...
سخنران در حالی که یک تراول 50هزار تومانی را بالای دست برده بود ، از افراد حاضر در سمینار پرسید : چه کسی این تراول را میخواهد !؟ دست ها همه بالا رفت ، او گفت : قصد دارم این اسکناس را به یکی از شما بدهم ؛ اما اول اجازه بدهید کارم را انجام دهم . سخنران...
مأمون عباسی از امام ابوالحسن الرضا علیه السلام پرسید: یَا أَبَا الْحَسَنِ أَخْبِرْنِی عَنْ جَدِّکَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بِأَیِّ وَجْهٍ هُوَ قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّار؟ این که شما میگویید: «علیٌ قسیمُ الجنّة و النّار؛ علی تقسیمکننده بهشت و ج...