تبلیغات

ویژگی های پیامبر (ص)

از مهمترین ویژگی پیامبر صل الله علیه و آله این است که ایشان ولی خدا هستند و ولی کسی است که دائماً در صدد است زحمت و رنجی را بر مردم تحمیل نکند و بار را از روی دوش آنها بردارد بر خلاف طاغوت که مردم را به رنج و زحمت می اندازد. در آیه 157 سوره اعراف ویژگی...

ادامه ی مطلب ...

عفت گرائی مرحوم سید محمد باقر میرداماد

عفت گرایی سید محمد باقر میرداماد سال ها پیش در بیرون از شهر قزوین که در آن زمان پایتخت ایران زمین بود، مدرسه ای وجود داشت که دانش پژوهان علوم دینی در آن جا تحصیل می کردند ،عصر پنج شنبه ای بود که همگی به خانه های خود رفته بودند، و تنها محمد باقر در مدرس...

ادامه ی مطلب ...

میوه ی عمل

یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند : از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه این کیسه ها را  برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند. همچنین از آنها خواست که در این کار از هی...

ادامه ی مطلب ...

حکمت نیمه خالی لیوان

پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. پیرمردی، مفلس و برگشته بخت / روزگاری داشت ناهموار و سخت هم پسر، هم دخترش بیمار بود / هم بلای فقر و هم تیمار بود *** روزها میرفت بر ...

ادامه ی مطلب ...

اعتراف عمر به علم و دانش امام علی علیه السلام

ذکر فضایل مولا امیر المومنین اعترافات عمر درباره علم و دانش امیر مومنان علی علیه السلام گنجى شافعى با ذکر سند نقل کرده است که حذیفه بن یمان عمر بن خطاب را دید و عمر گفت: اى ابن یمان! چگونه به صبح در آمدى؟ حذیفه گفت: مى خواهى چگونه به صبح درآمده باشم؟ م...

ادامه ی مطلب ...

راز موفقیت

یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقه‌ها، جایزه بهترین غله را به ‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز موفقیتش را بدانند. به همین دلیل، او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو...

ادامه ی مطلب ...

اشتباه

خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام برای سوار شدن به هواپیما بود... باید ساعات زیادی رو برای سوار شدن به هواپیما سپری میکرد و تا پرواز هواپیما مدت زیادی مونده بود ..پس تصمیم گرفت یه کتاب بخره و با مطالعه کتاب این مدت رو بگذرونه ..اون هم...

ادامه ی مطلب ...

صبر جمیل

صبر جمیل آهنگری بود که پس از گذران جوانی پر شر و شور،تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد! روزی دوستی به دیدنش آمده بود پس از اطلاع از وضعیت دشوا...

ادامه ی مطلب ...

نزد خدا چگونه ای؟

امام باقر علیه السلام فرموده اند: اگر خواستی بدانی که در تو خیری هست یا نه به دلت بنگر: اگر اهل طاعت خدا را دوست داشت و از اهل معصیت بدش می آمد، در تو خیری هست و خداوند تو را دوست می دارد. اما اگر دلت از اهل خدا بدش می آید و اهل معصیت را دوست می دارد د...

ادامه ی مطلب ...

حکایت زندگی ما

حکایت زندگی ما موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید ! به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد . همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد ! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید ! از مرغ برایش سوپ درست کردند ! گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند ! گاو ...

ادامه ی مطلب ...

چشمانت کو؟

یکی از شاگردان مدرسه جوانی ساده و صادق بود که نسبت به همه اهل مدرسه خوشبین بود و سفره دل خود را نزد همه باز می‌کرد و هیچ‌کس را بد نمی‌دانست. همه شاگردان هم او را دوست داشتند و با او بیشتر از بقیه صمیمی بودند. روزی استاد مدرسه دید که این شاگرد جوان و سا...

ادامه ی مطلب ...

محبت مادر(فرزندم تولدت مبارک)

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟ مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی، فقط خواستم بگویم تولدت مبارک پسرم.پسر از اینکه دل مادرش را...

ادامه ی مطلب ...

علم بهتر است یا ثروت؟

جمعیت زیادی دور حضرت علی علیه السلام حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید  -یا علی! سؤالی دارم  . علم بهتر است یا ثروت؟  -علی علیه السلام در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شد...

ادامه ی مطلب ...

مهر مادری

پسرک کوچولویی از مادرش دعوت کرد که در اولین جلسه اولیا و مربیان در دبستان‌شان حضور بهم برساند. مادر علیرغم بی‌میلی پسرش، دعوت او را پذیرفت. این نخستین باری بود که همکلاسی‌ها و معلّمش مادر او را می‌دیدند و او به خاطر وضع ظاهری مادرش شرمنده و خجل بود. در...

ادامه ی مطلب ...
افزایش بلا به میزان ایمان

افزایش بلا به میزان ایمان

آتش رنج آهنگری بود که پس از گذران جوانی پر شر و شور،تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد! روزی دوستی به دیدنش آمده بود پس از اطلاع از وضعیت دشوار...

ادامه ی مطلب ...