تبلیغات

اثر محبت به والدین

بعض از موثقین اهل علم در نجف اشرف نقل کردند از مرحوم عالم زاهد شیخ حسین بن شیخ مشکور که فرمود در عالم رؤ یا دیدم در حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السّلام مشرف هستم و یک نفر جوان عرب معیدی وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت هم با لبخند جو...

ادامه ی مطلب ...

فرزند فراموش کار

فرزند فراموشکار فرزند یکى از سران ممالک در خاطرات خود مى‏گوید: سال‏ها پیش شبى دیروقت در ساعات بعد از نیمه شب مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: مادرت مى‏ خواهد تلفنى با شما صحبت کند. خیلى تعجب کردم این چه کار مهمی است که در این موقع مرا از خواب بیدار کرد...

ادامه ی مطلب ...

والدینمان را فراموش نکنیم...

خاطره‌ای از علامه امینی (ره) علامه امینی (ره) می گوید: عده‌ای از تجّار خَیِّر و اهل ایمان در تهران بودند و گاهی اعمال خیر و نیک انجام می ‌دادند. یکی از آن ها قطعه زمینی در یکی از مناطق مهم و حساس تهران داشت و می‌خواست که در آنجا مسجدی بنا کرده و در اطر...

ادامه ی مطلب ...

رضایت خدا در گرو رضایت مادر

امام صادق علیه السلام فرمود: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر بالین جوانی که در حال احتضار بود، رفت و کلمه شهادتین را به او تلقین فرمود، ولی جوان نتواست آن را بر زبان بیاورد. حضرت پرسید: «آیا مادر دارد؟» زنی که آنجا بود، گفت: بله، من مادر او هس...

ادامه ی مطلب ...

بوسه ی آیت اللّه مرعشى نجفى بر کف پای پدر

آیت اللّه مرعشى نجفى، از مراجع بزرگ تقلید است که توفیقات بزرگی در زندگی نصیب ایشان شد.از جمله تألیفات ارزشمند نزدیک به 150 اثر در موضوعات مختلف، کرامات معنوى، دریافت بیش از 400 اجازه اجتهادى و روایتى از علماى بزرگ اسلامى، تدریس متجاوز از 67 سال در حوزه...

ادامه ی مطلب ...

همنشین موسی شدن با دعای مادر

 روزی حضرت موسی در خلوت خویش از خدایش سؤال می کند: آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد؟ خطاب میرسد:آری! موسی با حیرت می پرسد:آن شخص کیست؟ خطاب میرسد:او مرد قصابی است در فلان محله. موسی می پرسد:می توانم به دیدن او بروم؟ خطاب میرسد:مانعی ندارد! فردای آن...

ادامه ی مطلب ...

احترام به والدین موجب برکت روزی

ماجرای گاو بنی‎اسرائیل، مختلف نقل شده، ما در اینجا نظر شما را به ذکر یکی از آن روایات، با توجّه به روایات دیگر و آیات 67 تا 73 سورة بقره، جلب می‎کنیم. مرد نیکوکاری به پدر و مادر خود احترام می‎کرد. در یکی از روزها که پدرش در خواب بود معاملة پر سودی برای...

ادامه ی مطلب ...

همه کارهای ما در مقابل زحمات مادر هیچ!

شبی پسر کوچکی یک برگ کاغذ به مادرش داد . مادر در حال آشپزی بود دستهایش را به حوله تمیز کرد و نوشته ها را با صدای بلند خواند پسر کوچولو با خط بچه گانه نوشته بود :  صورتحساب:  تمیز کردن باغچه ۵۰۰ تومان  مرتب کردن اتاق خواب ۵۰۰ تومان  مراقبت کردن از برادر...

ادامه ی مطلب ...

محبت مادر(فرزندم تولدت مبارک)

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟ مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی، فقط خواستم بگویم تولدت مبارک پسرم.پسر از اینکه دل مادرش را...

ادامه ی مطلب ...

مهر مادری

پسرک کوچولویی از مادرش دعوت کرد که در اولین جلسه اولیا و مربیان در دبستان‌شان حضور بهم برساند. مادر علیرغم بی‌میلی پسرش، دعوت او را پذیرفت. این نخستین باری بود که همکلاسی‌ها و معلّمش مادر او را می‌دیدند و او به خاطر وضع ظاهری مادرش شرمنده و خجل بود. در...

ادامه ی مطلب ...