امر بمعروف مرحوم بافقی
شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ و جلیل القدر و صاحب مقامات و کرامات و در امربه معروف و نهی از منکر بسیار سختگیر و شجاع و بی باک بود، چنانکه در یکی از حمامهای قدیم دید سرهنگی ریشش را می تراشد. نزدیک آمد و به او گفت: مگر نمی دانی که در اسلام تراشیدن ریش حرام و گناه است؟ چگونه به این گناه اقدام می کنی؟
سرهنگ از جرأت و اهانت ایشان عصبانی شد و کشیده ای به صورت شیخ زد و گفت: به تو چه که من ریشم را می تراشم؟
شیخ باکمال خونسردی مانند پدری دلسوز که فرزندش را نصیحت می کند، طرف دیگر صورتش را به سمت او گرفت و فرمود: یک سیلی هم به این طرف صورتم بزن، ولی خواهش می کنم ریشت را نتراش.
سرهنگ از مشاهدۀ این حلم و موعظۀ خیرخواهانه از عمل خود پشیمان شد و از سلمانی حمام پرسید: این آقا کیست؟
سلمانی گفت: این آقا شیخ محمد تقی بافقی است.
سرهنگ چون شیخ را شناخت بیشتر ناراحت و پشیمان شد. آمد دست آقا را ببوسد و عذرخواهی نمود و بعد به دست ایشان توبه کرد و بالاخره از نفس پاک شیخ عاقبت بخیر شد.(۲)
قال رسول الله صلی الله علیه وآله: المؤمن مراه اخیه یمیط عنه الذی (۳)
رسول اکرم صلی الله و علیه و آله فرمود: مؤمن برای برادر خویش همانند آیینه است که بدیها را از او دور می سازد.
————————————–
پی نوشت ها :
۱٫ امالی شیخ صدوق، ص ۱۶۲
۲٫ مردان علم در میدان عمل، ص ۲۶۹
۳٫ اخلاق فلسفی، ج۱، ص ۳۶۵
پاسخ دهید