تبلیغات

نسبت ما با خدا!

نسبت ما با خدا!

کودکی با پاهای برهنه، روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد!

زنی که در حال عبور از پیاده رو بود، او را دید و به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و با مهربانی به او گفت: مواظب خودت باش..

کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟!

زن لبخندی زد و پاسخ داد: نه، من فقط یکی از بنده های خدا هستم..

کودک گفت: می دانستم با او نسبتی دارید..

سئوال: آیا ما هم با خدا نسبتی داریم؟!

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...