میهمان
ابووائل میگوید: با دوستم به زیارت سلمان فارسی رفتیم. سلمان نان جو و نمک برایمان آورد. دوست من گفت: اگر کمی سبزی خوردن بود بهتر بود.
سلمان از نزد ما رفت و آفتابه اش را به رهن سبزی فروش گذاشت و مقداری سبزی گرفت و آورد. وقتی غذایمان را خوردیم، دوستم گفت:
شکر خداوند را که ما را قناعت بخشید!(و با قناعت غذا خوردیم.)
سلمان گفت: اگر به روزی خود قانع بودید، آفتابهی من نزد سبزیفروش به رهن نمیرفت!
***
نکته اخلاقی: باید توجه نمود که با تمام اهمیتی که میهمان دارد نباید پذیراییها پر زحمت و زرق و برق باشد. که در غیر این صورت شاهد کمرنگ شدن این سنت حسنه خواهیم بود همچنانکه در بعضی از خانواده ها دیده می شود.
روایت: رسول گرامی اسلام* میفرماید:
ألضَّیفُ دَلِیلُ الجَنَّۀِ( مستدرک الوسائل: ج 16 / ص 258)
میهمان راهنمای راه بهشت است.
رزق ما با پای مهمان می رسد از خوان غیب
میزبان ماست هر کس می شود مهمـان ما
پاسخ دهید