مرگ تاخیر بردار نیست!
یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو عزرائیل اومد پیشش ... عزرائیل گفت: الان نوبت توئه که ببرمت ... طرف یه کم آشفته شد و گفت: داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ... عزرائیل: نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الا...