تبلیغات

وصیت های حضرت زهرا علیهاالسلام

وصیت های حضرت زهرا علیهاالسلام

وصیّتهای حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام

از مسائلی که گاه واجب و ضروری است و گاه مستحب و مطلوب، وصیت کردن و وصیتنامه نوشتن است. در طول تاریخ، پیشوایان دینی و بزرگان، وصیتها و وصیتنامه‌های مهمّی از خود به یادگار گذاشته‌اند:

وصیتهای پیامبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله به اطرافیان و شخص حضرت علی‌علیه‌السلام و فاطمه زهرا‌علیهاالسلام و وصیت به اصحاب و امت خویش، یا وصیتنامة امام علی‌علیه‌السلام به فرزندان و شیعیان و هر کس که آن را بخواند، در «نهج البلاغه» و همین‌طور وصیتهای امام حسن‌علیه‌السلام و وصیتنامة امام حسین‌علیه‌السلام و دیگر امامان.

گاه وصیتنامه‌ها جنبة شخصی، سفارشی و اخلاقی دارند که وصیت کننده در مورد انجام عبادت یا پرداخت دیون و یا انجام کار خیر برای خود، وصیت می‌کند و گاه ممکن است سفارش به فرزندان، اطرافیان، و پیروان و در مورد آنان باشد. و زمانی نیز ممکن است که وصیت جنبة سیاسی و اجتماعی داشته باشد؛ همچون وصیتنامة امام حسین‌علیه‌السلام به برادرش محمد حنفیه که اهداف قیام خود را اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر و زنده نمودن سیرة جدّش و پدر بزرگوارش معرفّی می‌کند. و یا همچون وصیتنامة سیاسی الهی امام خمینی‌رحمه‌الله در این عصر و زمان.

چون حضرت فاطمه زهرا‌علیهاالسلام در دامن وحی تربیت شده و با عمق روح و جانش، با دستورات قرآن آشناست، وصیت را فراموش نکرده است.

وصیتها و وصیتنامه‌های آن بانوی باعظمت را به سه دسته می‌توان تقسیم نمود:

الف. وصیتهای شخصی و تقاضای انجام عمل خیر؛

ب. وصیتها و سفارشهایی در مورد فرزندان و اطرافیان؛

ج. وصیت سیاسی و اجتماعی.

ادامه مطلب را ببینید...

 

الف. وصیتهای شخصی و خصوصی

  1. وصیت به قرآن خواندن و دعا نمودن در شب اوّل دفن

راستی اولین شب رحلت انسان از عالم دنیا به عالم قبر و برزخ، بسیار حساس است؛ انسان از عالمی که می‌توانست هرگونه عمل خیری برای خود انجام دهد به عالمی منتقل می‌شود که دیگر دستش از انجام چنان اعمالی کوتاه می‌شود و از لحظۀ ورود به عالم برزخ میهمان سفرۀ اعمال خویش یا در بهشت برزخی است و یا جهنم برزخی، و تنها اعمال نیک خویشان و بازماندگان است که بر خوبیهای انسان می‌افزاید و وحشت و ترس او را کاهش می‌دهد. بر شادمانیش می‏افزاید.

حضرت فاطمه زهرا‌علیهاالسلام که بانویی معصومه است و روح و جان او به گناهی آلوده نشده، عاجزانه از امام علی‌علیه‌السلام می‌خواهد که آن شب را در کنار قبر او بماند و برای او قرآن بخواند و دعا نماید. راستی زهرای مرضیه با آن همه عبادت و اعمال خیرش خود را شب اوّل محتاج و نیازمند می‌داند، ما بیچاره‌ها که سراپا غرق عصیان هستیم، چگونه محتاج نباشیم؟

حضرت زهرا‌علیهاالسلام در واپسین لحظه‌های زندگی به امیرمؤمنان علی‌علیه‌السلام این چنین وصیت نمود:

«إِذَا أَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ أَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَی وَ أَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ أَلْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرَابَ عَلَی وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَةَ وَجْهِی فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ یحْتَاجُ الْمَیتُ فِیهَا إِلَى أُنْسِ الْأَحْیاءِ وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ تَعَالَى؛ (1) وقتی من وفات کردم، تو خودت غسل و کفن مرا به عهده گیر و بر من نماز بگذار و مرا درون قبر قرار ده، و سنگ لحد را بر رویم بگذار و خاک بر آن ریخته، آن را هماهنگ نما، آنگاه بالای سرم روبروی من بنشین، و زیاد قرآن بخوان و [برایم] دعا کن؛ زیرا در چنین ساعتی میت به انس گرفتن با زندگان محتاج است و من تو را به خدای بلندمرتبه می‌سپارم.»

  1. یادآوری

یکی از حقوق اموات این است که بستگان آنها را فراموش نکنند و تا می‌توانند برای آنان اعمال نیک، خیرات و صدقات بدهند.

از پیامبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله دربارة نیکی به والدین بعد از مرگ پرسیده شد، حضرت فرمود:

«نَعَمْ، الصَّلَاةُ عَلَیهِمَا وَ الِاسْتِغْفَارُ لَهُمَا وَ اِنْفَاذُ عَهْدِهِمَا وَ صِلَةُ رَحِم الَّتِی لَا تُوصَلُ اِلَّا بِهِمَا وَ إِکْرَامُ صَدِیقِهِمَا؛ (2) بلی [انجام دادن] نماز برای آن دو و طلب استغفار و انجام تعهدات آن دو و صله رحم به کسانی که به وسیله آن دو رحم گشته‌اند، و احترام دوستان والدین.»

حضرت باقر‌علیه‌السلام فرمود: «به راستی ممکن است بنده‌ای در حیات والدین به آنها نیکی کند؛ ولی بعد از فوت آن دو، دیون آنها را ادا نکند و برای آنها استغفار ننماید، پس خداوند او را عاق والدین می‌نویسد. و ممکن است بنده‌ای در حیات والدین مورد عاق آنها بوده، و به آنها نیکی نمی‌کرده است؛ ولی بعد از مرگ والدین دیون آنها را ادا کرده و برای آن دو استغفار نماید، و خداوند او را نیکوکار بنویسد.» (3)

شیخ عباس قمی‌رحمه‌الله نقل نموده است که: «حضرت صادق‌علیه‌السلام در هر شب از برای فرزندان خود و هر روز از برای پدر و مادر خود دو رکعت نماز می‌کردند و در رکعت اوّل سورۀ قدر و در رکعت دوم سورۀ کوثر می‌خواندند.» (4)

با توجه به اینکه دست میّت از اعمال مستقیم کوتاه می‌شود؛ ولی بازماندگان می‌توانند برای او اعمال خیری انجام دهند که به حالش مفید باشد، حضرت زهرا‌علیهاالسلام به امیرمؤمنان علی‌علیه‌السلام توصیه می‌کند که او را فراموش نکند:

«یا اَبَا الْحَسَنِ لَمْ یبْقَ لِی اِلَّا رَمَقٌ مِنَ الْحَیاةِ وَ حَانَ زَمَانُ الرَّحِیلِ وَ الْوِدَاعِ فَاسْتَمِعْ کَلَامی فَاِنَّکَ لَا تَسْمَعُ بَعْدَ ذَلِکَ صَوْتَ فَاطِمَة اَبَداً اُوصِیکَ یا اَبَا الْحَسَنِ اَنْ لَا تَنْسَانِی؛ (5) ای ابا الحسن! بیش‌تر از لحظه‌ای از زندگانی‌ام نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرا رسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید.‌ای ابا الحسن! تو را وصیت می‌کنم که مرا فراموش نکنی [و اعمال خیر برایم انجام دهی].»

چراغ عمر زهرا رو به پایان است‌ای مولا                       شهادت از سر و رویم نمایان است‌ای مولا

به زحمت قتلگاه محسنم را می‌کنم جارو                      گلاب قبر او این اشک چشمان است‌ای مولا

  1. سفارش به زیارت

امر دیگری که نسبت به اموات، خصوصاً انبیا، امامان، اولیا و پاکان‌علیهم‌السلام سفارش شده، زیارت اهل قبور است. بر خلاف وهابیها و وهابی‌مسلکها، در منابع شیعه و سنّی روایات فراوانی درباره زیارت اهل قبور و آثار آن آمده است که فقط به نمونه‌هایی اشاره می‌شود:

  1. :

«کُنْتُ نَهَیتُکُمْ عَنْ زِیارَةِ الْقُبُورِ فَزُوْرُوهَا تُزَهِّدُ فِی الدُّنْیا وَتُذَکِّر الْآخِرَةِ؛ (6) من قبلاً از زیارت اهل قبور نهی کردم [الآن می‌گویم] پس اهل قبور را زیارت کنید که این زیارت باعث زهد در دنیا و یادآوری آخرت می‌شود.»

صدر روایت که حضرت فرموده نهی کردم ممکن است از جعلیات برخی افراد باشد؛ چون در منابع شیعه چنین عبارتی نیامده است. و ممکن است مقصود این بوده که در آغاز رسالت حضرت، مردم تازه از بت‌پرستی فاصله گرفته بودند، مدّتی موقّتاً از زیارت اهل قبور نهی شدند تا بت‌پرستی به شکل دیگری ظاهر نشود؛ ولی بعد از اینکه مردم کاملاً از بت‌پرستی فاصله گرفتند و اذهان آنها از این مسئله پاک شد، حضرت دستور اکید به زیارت اهل قبور دادند.

  1. :

«زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یفْرَحُونَ بِزِیارَتِکُمْ وَ لْیطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یدْعُو لَهُمَا؛ (7) اموات خود را زیارت کنید، به راستی اموات با زیارت شما خوشحال می‌شوند و باید شما حاجات خود را در نزد قبر پدر و مادر خود به وسیلة دعا بخواهید.»

حضرت فاطمة زهرا‌علیهاالسلام با توجه به این سفارشات پدر و سخنان امیرمؤمنان علی‌علیه‌السلام و آگاهی عمیقی که از مکتب وحی دارد توصیة اکید می‌کند که همواره او را زیارت کنند، تا هم بر مقام خود او افزوده و هم برای زائران آثاری گرانسنگ داشته باشد؛ لذا فرمود:

«اُوصِیکَ یا اَبَا الْحَسَنِ! اَنْ لَا تَنْسَانِی وَتَزُورَنِی بَعْدَ مَمَاتِی؛ (8) ای ابا الحسن! تو را وصیت می‌کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفاتم، همواره مرا زیارت نمایی.»

  1. فقط علی‌علیه‌السلام و اسماء غسل دهند

حضرت در مورد غسل و کفنش نیز توصیة اکید دارد که این کار توسط شخص علی‌علیه‌السلام با کمک اسماء انجام گیرد؛ لذا فرمود:

«یا اَسْمَاءُ! اِذَا اَنَا مِتُّ فَاغْسِلِینِی اَنْتِ وَعَلِی بْنُ اَبِی طَالِبٍ وَ لَا تُدْخِلِینِی عَلَی اَحَداً؛ (9) ای اسماء! وقتی من از دنیا رفتم تو و علی‌علیه‌السلام مرا غسل دهید و هیچ‏کس را بر سر جنازة من راه نده.»

ب. وصیت در مورد اطرافیان

  1. فرزندان

یک مادر مهربان و نمونه نمی‌تواند نسبت به فرزندان خویش بی‌توجّه و یا کم‌توجّه باشد. حضرت زهرا‌علیهاالسلام مهربان‌ترین مادر نسبت به فرزندان خویش است؛ لذا هر وقت حسنین‌علیهماالسلام به مادر سلام می‌کردند، با تمام وجود در جواب سلام آنها اظهار محبّت می‌کرد و می‌فرمود: «وَ عَلَیکَ السَّلَام یا قُرَّةَ عَینِی وَ ثَمَرَةَ فُؤَادِی؛ (10) سلام بر تو‌ای نور چشمانم و میوه دلم.»

چنین مادری نمی‌تواند بعد از مرگ خود نسبت به فرزندانش توصیه‌هایی نداشته باشد؛ لذا در بخشی از وصیت آن بانو می‌خوانیم: «... وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أُوصِیکَ فِی وُلْدِی خَیراً؛ (11) من تو را به خدا می‌سپارم و دربارة فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم.»

در جای دیگر خطاب به علی‌علیه‌السلام می‌گوید:

یا قَرِینَ الْبَتُولِ أُوصِیکَ بِالنَّسْلِ                                    فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِیفَ اشْتِیاقٍ‏

فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا یتَامَى حَیارَى                                     یحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ یوْمُ الْفِرَاق‏ (12)

ای همدم بتول! تو را وصیت می‌کنم به فرزندانم، که همدم شوق و محبت شده‌اند. آن جداماندگان در حالی صبح می‌کنند که یتیمان سرگردان و حیرانند. خدای را برمی‌گزینند، پس آن روز، روز فراق و جدایی است.

  1. شخص امام حسین‌علیه‌السلام

علاوه بر سفارشات کلّی در مورد همة فرزندان، نسبت به امام حسین‌علیه‌السلام یک سفارش ویژه دارد، چرا که خود آن بانو از شهادت امام حسین‌علیه‌السلام باخبر بود و در شعری این‌گونه، این خبر را اعلام نمود:

أَمْسَوْا جِیاعاً وَ هُمْ أَشْبَالِی                                          أَصْغَرُهُمْ یقْتَلُ فِی الْقِتَالِ‏

بِکَرْبَلَاءَ یقْتَلُ بِاغْتِیالٍ                                                لِقَاتِلِیهِ الْوَیلُ مَعْ وَبَالٍ‏

یهْوِی بِهِ النَّارُ إِلَى سَفَالٍ                                            کُبُولُهُ زَادَتْ عَلَى الْأَکْبَاِل‏ (13)

فرزندانم دیشب را گرسنه به روز آوردند، فرزندانی که کوچک‌ترین آنان [حسین] در میدان جنگ کشته خواهد شد. در کربلا فرزندم را با حیله و تزویر شهید می‌کنند. وای بر قاتلان او که عذاب دردناک، پستی و خواری بر آنان باد. آنها که با این جنایت به درجات پست آتش جهنم راه می‌یابند. و هر لحظه بر سقوط و خواری آنها افزوده می‌شود.

لذا دربارة امام حسین‌علیه‌السلام این‏گونه سفارش نمود:

ابْکِنِی إِنْ بَکَیتَ یا خَیرَ هَادٍ                                         وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ یوْمُ الْفِرَاقِ‏

ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیتَامَى وَ لَا                                           تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاقِ‏ (14)

ای بهترین هدایت کننده! اگر خواستی گریه کنی، بر من گریه کن. و اشکها را سرازیر کن که امروز روز جدایی است. بر من و بر یتیمان [من] گریه کن، فراموش نکن کشتة دشمنیها (حسین‌علیه‌السلام) را در سرزمین طف در عراق.

گریه بر امام حسین‌علیه‌السلام امری است که شخص پیامبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله و امامان‌علیهم‌السلام سخت بر آن سفارش کرده‌اند که نیاز به فرصت دیگری دارد. فقط به یک جمله از امام هشتم‌علیه‌السلام بسنده می‌کنیم:

آن حضرت فرمود: «یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَی‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَینِ بْنِ عَلِی‌علیه‌السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یذْبَحُ الْکَبْش‏؛ (15) ای پسر شبیب! اگر خواستی بر چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن؛ زیرا همچون گوسفند سربریده شده است.»

کرده‌ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم              بر تن بی سر و بر وضع تنت گریه کنم

گر دلی سوخته، لطفی به من کرده خدا                بهر این است که به سوز و غمت گریه کنم

به غبار حرم کرب و بلایت سوگند                     دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم

سالها از ماتم تو به سر و سینه زنم                     گاه بنشینم و زیر علمت گریه کنم

منم آن سائل درمانده که با دست تهی                 در دل شب به امید کرمت گریه کنم

  1. سلام رسانیدن به تمام فرزندان (سادات)

عاطفة این مادر نمونه به فرزندان بلاواسطه و یا حداکثر نوه‌ها و نتیجه‌ها اختصاص ندارد؛ بلکه او چون کوثر نبی‌صلی‌الله‌علیه‌وآله است و نسل سادات از برکت وجود او ماندگار شده و هر روز، رو به فزونی می‌نهد و علمای سید در طول تاریخ منشأ برکات فراوان و بی‌شماری شده‌اند، آن بانو به تمامی این فرزندانش تا قیامت ارادت دارد، و در وصیتی سلام ویژة خود را به آنها می‌رساند:

«یا عَلِی أَنَا فَاطِمَةُ... .. أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِی السَّلَامَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَۀ؛ (16) ای علی! من فاطمه‌ام،... سلام مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.»

سادات که میوه‌های باغ فدکند                          هر چند زیادند؛ ولی باز تک‌اند

  1. ازدواج با اَمامه

یک زن نمونه، حسادتهای زنانگی را کنار زده، به فکر مصالح خانواده است. یک مرد در صورت فوت همسر، نیاز به همسر دارد و ادارة زندگی نیز چنین ضرورتی را می‌طلبد؛ امّا متأسفانه امروزه در جامعه بسیاری از مردها بعد از فوت همسر به خاطر حساسیت فرزندان و یا سفارش خود همسر، جرأت تجدید فراش را ندارند و بچه‏ها با شعاری تحت این عنوان که «نمی‏توانیم کس دیگری را جای مادرمان مشاهده کنیم»، پدر را محروم می‌سازد و زندگی او را دچار چالشها و مشکلات می‌کنند و یا بر عکس، مادر بعد از فوت شوهر جرأت ازدواج ندارد.

امّا حضرت فاطمه‌علیهاالسلام معصومه، مطهره و دوراندیش است و از این قیودات ناروای عرفی به دور است؛ لذا با‌صراحت تمام دربارة ازدواج همسرش علی‌علیه‌السلام و ضرورت آن وصیت می‌کند:

«جَزَاکِ اللَّهُ عَنِّی خَیرَ الْجَزَاءِ یا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ أُوصِیکَ أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِی بِابْنَةِ أُخْتِی أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَکُونُ لِوُلْدِی مِثْلِی فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء؛ (17) ای پسر عموی پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله! خداوند تو را پاداش نیکو دهد. اوّلین وصیت من به تو این است که چون مردان نیاز به زنان دارند، پس از من با دختر خواهرم «امامۀ» ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.»

ج. وصیتهای سیاسی و اجتماعی

حضرت زهرا‌علیهاالسلام در کنار وصیتهای شخصی و اخلاقی، از مسائل زمان خویش، مخصوصاً مهم‌ترین مسئله عصرش (غصب خلافت و اهانتهایی که به جانشین پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله، حضرت علی‌علیه‌السلام شده است و همین‌طور اهانت به شخص حضرت زهرا‌علیهاالسلام و آتش زدن درب خانة او) غافل نیست؛ لذا وصیتهایی دارد که می‌تواند غاصبان و جانیان را رسوا سازد.

  1. مخفی بودن تمامی مراسم تدفین

یکی از مسائلی که حضرت سخت سفارش کرد این بود که مراسم تغسیل و تکفین و تدفین او باید مخفیانه باشد و جز عده‏ای خاصّ، کسی از آن باخبر نشود. به نمونه‌هایی در این زمینه توجه شود:

یک: «اِنِّی اُوصِیکَ اَنْ لَا یلِی غُسْلِی وَکَفَنِی سِوَاکَ وَاِذَا اَنَا مِتَّ فَادْفِنِی لَیلاً وَ لَا تُؤْذِنَنَّ بِی اَحَداً؛ (18) همانا من تو را وصیت می‌کنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر تو انجام ندهد. و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن و هیچ کس را خبر نکن!»

دو: «وَ صَلِّ عَلَی وَ ادْفِنِّی بِاللَّیلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَدا؛ (19) بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطلاع نده؟»

سه: قبرم مخفی بماند: «إِذَا تُوُفِّیتُ لَا تُعْلِمْ أَحَداً... وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی؛ (20) وقتی وفات کردم به هیچ کس خبر نده... و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده [تا مخفی بماند].»

گذشته نیمه‌ای از شب خدایا                                               رسیده جان شب بر لب خدایا

فغان از سینه تا لاهوت می‌رفت                                  به روی شانه‌ها تابوت می‌رفت

علی زین غم چنان مات است و مبهوت                         که دستش را گرفته دست تابوت

  1. دشمنان در تشییع جنازه شرکت نکنند

حضرت برای اینکه غاصبان و ظالمان را رسوا سازد و عدم رضایت خود را از آنان اعلام دارد، وصیت نمود که ستمگران بر من، و دشمنانم در تشییع جنازه‌ام حضور نیابند:

«أُوصِیکَ أَنْ لَا یشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسُولِ اللَّهِ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ لَا تَتْرُکْ أَنْ یصَلِّی عَلَی أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی اللَّیلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَار؛ (21) تو را وصیت می‌کنم که هیچ کس از آنان که به من ظلم کرده‌اند و حقّ مرا غصب نموده‌اند، نباید در تشییع جنازة من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌باشند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیده‌ها به خواب فرو رفته باشند.»

آتش زدن به خانه مولا بهانه بود                                  مقصود خصم کشتن بانوی خانه بود

آن شب قوی‌ترین سند غربت علی                               تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود

  1. این افراد خبردار نشوند و بر جنازه‌ام نماز نگزارند

حضرت برای روشن شدن تاریخ گاه مجبور می‌شود اسم افراد را صریحاً ببرد که در تشییع و تکفین او شرکت نکنند و اصلاً مراسم به آنها اعلان نشود.

«... وَ اِذَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً... وَ لَا تُؤْذِنَنَّ بِی اَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِ‏الله‌صلی‌الله‌علیه‌وآله اَنْ لَا یصَلِّی عَلَی اَبُو بَکْرٍ وَ لَا عُمَرَ؛ (22) وقتی وفات کردم مرا شب دفن کن... و ابوبکر و عمر را مطلع نساز. و تو را سوگند می‌دهم به حق رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله که ابوبکر و عمر بر جنازة من نماز نخوانند.»

راستی‌ای بانوی رحمت و عطوفت، چه شده است و چه ظلمها در حقّت روا داشته‌اند که اینگونه به شدّت و با قسم از علی‌علیه‌السلام درخواست می‌کنی که آن دو، حتی بر جنازه‌ات نماز هم نگزارند؟ حقیقتاً باید گفت:

زهرا که غمش جدا ز دلها نشود                                 ظلمی که به او رسیده احصا نشود

بخشند اگر به او گناه همه را                                               یک جو، دیة صورت زهرا نشود

  1. فقط این افراد بیایند

در بخش دیگری از وصیت خویش افرادی را که حق دارند در تشییع جنازه شرکت کنند مشخص نمود و شدیداً دستور داد که اعلان عمومی نشود و حتماً قبرش باید مخفی بماند. حضرت صادق‌علیه‌السلام نقل نموده است که حضرت زهرا‌علیهاالسلام در لحظه‌های آخر زندگی خطاب به علی‌علیه‌السلام این‏گونه وصیت نمود:

«إِذَا تُوُفِّیتُ لَا تُعْلِمْ أَحَداً إِلَّا‌ام سَلَمَةَ وَ‌ام أَیمَنَ وَ فِضَّةَ وَ مِنَ الرِّجَالِ ابْنَی وَ الْعَبَّاسَ وَ سَلْمَانَ وَ عَمَّاراً وَ الْمِقْدَادَ وَ أَبَاذَرٍّ وَ حُذَیفَةَ... وَ لَا تَدْفِنِّی إِلَّا لَیلًا وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی؛ (23) وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده؛ مگر‌ام سلمه و‌ام ایمن و فضّه [از زنان] و از مردان دو فرزندم [حسن و حسین‌علیهماالسلام]، و عبّاس، سلمان، عمّار، مقداد، اباذر و حذیفۀ را خبر کن. مرا دفن نکن مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده [تا مخفی بماند].»

راستی که حضرت با این وصیت کاری کرده که هر کس به مدینه وارد شود با یک علامت سؤال بزرگی روبرو می‌شود که: چرا او را شبانه دفن کردند و قبرش مخفی است؟

وصیت‏نامة مکتوب

این وصیت‏نامه به نوعی می‌تواند جمع‌بندی مطالب گذشته باشد؛ چون هم وصیت شخصی دارد و هم سفارش به فرزندان و نیز جنبة سیاسی و اجتماعی در آن نمایان است.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله أَوْصَتْ وَ هِی تَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ یا عَلِی أَنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنِی اللَّهُ مِنْکَ لِأَکُونَ لَکَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ أَنْتَ أَوْلَى بِی مِنْ غَیرِی حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَی وَ ادْفِنِّی بِاللَّیلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِی السَّلَامَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَة؛ (24) به نام خداوند بخشندۀ مهربان. این وصیتنامة فاطمه، دختر رسول خداست. در حالی وصیت می‌کند که شهادت می‌دهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد‌صلی‌الله‌علیه‌وآله بنده و پیامبر اوست و بهشت حقّ است و جهنّم حقّ، و در مورد روز قیامت شکی نیست و خداوند مردگان را زنده [و وارد محشر] می‌کند.‌ای علی‌علیه‌السلام! من فاطمه دختر محمد هستم. خدا مرا به ازدواج تو در آورد، تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری، حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و [شب] بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ‏کس اطلاع نده، تو را به خدا می‌سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می‌فرستم.»

در این وصیت به نکات مهمّی اشاره شده است:

دیگر پروانه بال و پر ندارد                                        نه بال و پر که خاکستر ندارد

مفسّرها همه با خون نویسید                                       که قرآن علی کوثر ندارد

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 79، ص‏27.

(2). مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، آل البیت، قم، 1408 ق، ج 2، ص‏114، باب 2.

(3). «إِنَّ الْعَبْدَ لَیکُونُ بَارّاً بِوَالِدَیهِ فِی حَیاتِهِمَا ثُمَّ یمُوتَانِ فَلَا یقْضِی عَنْهُمَا دُیونَهُمَا وَ لَا یسْتَغْفِرُ لَهُمَا فَیکْتُبُهُ اللَّهُ عَاقّاً وَ إِنَّهُ لَیکُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِی حَیاتِهِمَا غَیرَ بَارٍّ بِهِمَا فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَینَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَیکْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّاً»: الکافی، کلینی، تحقیق علی اکبر غفاری، دار صعب و دارالتعارف، بیروت، چ چهارم، 1401 ق، ج2، ص‏159، ح 9، و ص‏348، ح 1.

(4). منازل الآخرة، شیخ عباس قمی، کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا، ص‏32؛ کوکب الدرّی، ج 1، ص253؛ و کتاب زهرة الریاض، به نقل از فرهنگ فاطمه زهرا‌‌علیهاالسلام؛ نهج الحیاة، محمد دشتی، مؤسسه انتشارات مشهور، قم، چاپ اوّل، 1380 ش، ص‏229.

(5). زهرۀ الریاض، کوکب الدرّی، بی‏جا، بی‏تا، ج1، ص253.

(6). سنن ابن ماجه، دار الفکر، بیروت، چ 1، ص501، ش 1571؛ جامع الصغیر، سیوطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1401 ه‍. ق، ج 2، ص‏297، ش 6430؛ کنز العمّال، متقی هندی، بیروت، مؤسسة الرسالة، ج 15، ش 42555.

(7). کافی، همان، ج 3، ص‏229، ح 1؛ وسائل الشیعة، حرّ‌عاملی، آل البیت، قم، 1412 ق، ج3، ص‏223، باب 54، من ابواب الدفن، ح 5.

(8). نهج الحیاة، فرهنگ سخنان فاطمه زهرا‌‌علیهاالسلام، ص‏229.

(9). الاستیعاب، ابن عبد البر، دار الجبل، بیروت، 1412 ق، ج 4، ص‏1897؛ السنن الکبری، ج 3، ص‏396؛ عون المعبود، عظیم آبادی، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1415 ق، ج 8، ص‏337.

(10). ملحقات مفاتیح الجنان، حدیث کساء.

منبع: نرم افزار مبلغان

(11). بحار الانوار، همان، ج 43، ص‏217؛ علل الشرائع، ج 1، ص‏188.

(12). بحار الانوار، ج 43، ص‏174، 178.

(13). بحار الانوار، ج 35، ص‏239، نزول هل اتی، باب 6.

(14). بحار الانوار، ج 43، ص‏174 و 178.

(15). وسائل الشیعه، ج14، ص502.

(16). بحار الانوار، ج 43، ص‏214؛ وسائل الشیعة، ج 13، ص‏311؛ دلائل الامامة، ص‏42.

(17). بحار الانوار، ج 43، ص‏217 و 191؛ علل الشرائع، ج 1، ص‏188.

(18). بحار الانوار، ج 43، ص‏159 و ج 78، ص‏255؛ کشف الغمّة، ج 2، ص‏68.

(19). بحار الانوار، ج 43، ص‏214؛ وسائل الشیعة، ج 13، ص‏311؛ دلائل الامامة، ص‏42.

(20). بحار الانوار، ج 78، ص‏310؛ دلائل الامامة، ص‏44؛ صحیح بخاری، ج 5، ص‏139.

(21). بحار الانوار، ج 43، ص‏209؛ علل الشرائع، ج 1، ص‏188؛ احتجاج طبرسی، ص‏59.

(22). بحار الانوار، ج 43، ص‏159، و ج 78، ص255؛ کشف الغمّة، ج 2، ص‏68.

(23). بحار الانوار، ج 78، ص‏310.

(24). همان، ج 43، ص‏214؛ وسائل الشیعة، همان، ج 13، ص‏311؛ دلائل الامامة، ص‏42.

پاسخ دهید

1 نظر

http://belenborlace.weebly.com/blog/how-to-help-hammertoe-pain  ۱۳۹۶/۰۲/۳۰ - ۱۸:۵۶:۱۵

Wonderful blog! I found it while surfing around on Yahoo News. Do you have any suggestions on how to get listed in Yahoo News? I've been trying for a while but I never seem to get there! Thank you