برخورد مردم با کار خیر
تفاوت وجودى مردم نسبت به عمل خیر
مردم نسبت به کار خیر دوگونه برخورد دارند، بعضى برخورد منفى دارند و برخى برخورد مثبت :
برخورد منفى نسبت به کار خیر :
الف - بعضى نسبت به خیر بخیل هستند :
«اشحّة على الخیر» احزاب، 19
در حالى که در مال حریص و بخیلند .
ب - بعضى نسبت به خیر منّاع هستند :
«منّاع للخیر معتد اثیم» قلم، 12
و بسیار مانع کار خیر و متجاوز و گناهکار است .
برخورد مثبت نسبت به کار خیر :
1 - بعضى کار خیر انجام مىدهند :
«و ما تفعلوا من خیر فان اللَّه به علیم» بقره، 215
و هرکار خیرى که انجام دهید خداوند از آن آگاه است (لازم نیست تظاهر کنید، او مىداند) .
الف - بعضى نسبت به خیر بخیل هستند :
«اشحّة على الخیر» احزاب، 19
در حالى که در مال حریص و بخیلند .
ب - بعضى نسبت به خیر منّاع هستند :
«منّاع للخیر معتد اثیم» قلم، 12
و بسیار مانع کار خیر و متجاوز و گناهکار است .
برخورد مثبت نسبت به کار خیر :
1 - بعضى کار خیر انجام مىدهند :
«و ما تفعلوا من خیر فان اللَّه به علیم» بقره، 215
و هرکار خیرى که انجام دهید خداوند از آن آگاه است (لازم نیست تظاهر کنید، او مىداند) .
2 - بعضى مردم را به خیر دعوت مىکنند :
«و لتکن منکم یدعون الى الخیر» آل عمران، 104
باید از میان شما جمعى دعوت به نیکى کنند .
«و لتکن منکم یدعون الى الخیر» آل عمران، 104
باید از میان شما جمعى دعوت به نیکى کنند .
3 - بعضى به سوى خیر سرعت مىورزند :
«انهم کانوا یسارعون فى الخیرات» انبیاء، 90
چرا که آنان (خاندانى بودند که) همواره در کارهاى خیر به سرعت اقدام مىکردند .
«انهم کانوا یسارعون فى الخیرات» انبیاء، 90
چرا که آنان (خاندانى بودند که) همواره در کارهاى خیر به سرعت اقدام مىکردند .
4 - بعضى علاوه بر سرعت به سوى خیر سبقت مىگیرند :
«فاستبقوا الخیرات» مائده، 48
پس در نیکىها از یکدیگر سبقت جویید .
«فاستبقوا الخیرات» مائده، 48
پس در نیکىها از یکدیگر سبقت جویید .
تذکّر :
تفاوت برخورد مردم نسبت به کار خیر به این معنا نیست که جمع آن در یک شخص ممکن نباشد، بلکه امکان دارد شخصى هم کار خیر انجام دهد مثلاً نماز شب بخواند، هم مردم را به آن دعوت کند یا اینکه هم خودش انفاق کند هم دیگران را تشویق به آن نماید .
تفاوت برخورد مردم نسبت به کار خیر به این معنا نیست که جمع آن در یک شخص ممکن نباشد، بلکه امکان دارد شخصى هم کار خیر انجام دهد مثلاً نماز شب بخواند، هم مردم را به آن دعوت کند یا اینکه هم خودش انفاق کند هم دیگران را تشویق به آن نماید .
5 - بعضى وجودشان خیر است :
قرآن وقتى جریان بعضى از انبیاء را مطرح مىکند مىفرماید:
«و اذکر عبادنا ابراهیم و اسحق و یعقوب اولى الایدى والابصار... و اذکر اسمعیل و الیسع و ذاالکفل کلّ من الاخیار» ص، 48
و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را صاحبان دستها(ى نیرومند) و چشمها(ى بینا) و به خاطر بیاور اسماعیل و الیسع و ذوالکفل را که همه از نیکان بودند .
قرآن وقتى جریان بعضى از انبیاء را مطرح مىکند مىفرماید:
«و اذکر عبادنا ابراهیم و اسحق و یعقوب اولى الایدى والابصار... و اذکر اسمعیل و الیسع و ذاالکفل کلّ من الاخیار» ص، 48
و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را صاحبان دستها(ى نیرومند) و چشمها(ى بینا) و به خاطر بیاور اسماعیل و الیسع و ذوالکفل را که همه از نیکان بودند .
6 - بعضى ستون و اساس خیر هستند :
مانند ائمه اطهارعلیهم السلام در زیارت جامعه مىخوانیم:
«انتم دعائم الاخیار» شما استوانه خوبان هستید .
«ان ذکر الخیر کنتم اوّله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه».
مانند ائمه اطهارعلیهم السلام در زیارت جامعه مىخوانیم:
«انتم دعائم الاخیار» شما استوانه خوبان هستید .
«ان ذکر الخیر کنتم اوّله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه».
پاسخ دهید