مناجات با امام زمان عج شب شهادت امیر مومنان علی علیه السلام
بیا ای وارث فرق شکسته ...2
عزادار غم ، مولای خسته ...
تو امشب بی قرار و دل غمینی
عزادار امیرالمومنینی ....
نشسته بر سرت گرد یتیمی
امان از ماتم و درد یتیمی
بیا صاحب زمان ،صاحب عزایم
بیا روضه بخوان امشب برایم ...
آخ بگو، از غصه ی جان کاه کوفه ...
بگو از روضه های چاه کوفه ...
به سینه ماتمی از کوفه داری
هم از کوفه ، هم از آن کوچه داری ...
درین جا فرق تا ابرو شکسته
در آنجا سینه و پهلو شکسته ...
در اینجا ناله میزد او شبانه
*سر داخل چاه میکرد مولا،ناله میزد،چی می گفت؟*
در اینجا ناله میزد شبانه
که قنفذ زد به زهرا تازیانه
الی ای چاه یارم را گرفتن ...
گلم ، باغم ، بهارم را گرفتن
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتن ....
که گفته مرتضی را زخم سر کشت
علی را در مدینه میخ در کشت ....
1 نظر
در شب شهادت مولا قسمت این بود که به این شعر برسم . بسیار زیبا و بجا