سخنران در حالی که یک تراول 50هزار تومانی را بالای دست برده بود ، از افراد حاضر در سمینار پرسید : چه کسی این تراول را می‌خواهد !؟ دست‌ ها همه بالا رفت ، او گفت : قصد دارم این اسکناس را به یکی از شما بدهم ؛ اما اول اجازه بدهید کارم را انجام دهم .

 سخنران تراول را مچاله کرد و دوباره پرسید : هنوز کسی هست که این اسکناس را بخواهد !؟ دست‌ ها همچنان بالا بود . . .

 او گفت : خب اگر این کار را بکنم ، چه می‌ کنید ؟

سپس اسکناس را به زمین انداخت و آن را زیر پایش لگد کرد .او تراول مچاله و کثیف را ، از روی زمین برداشت و گفت : کسی هنوز این را می‌خواهد !؟ دست‌ها باز هم بالا بود !

 سخنران گفت : دوستان من ، شما همگی درس ارزشمندی را فرا گرفتید ، در واقع چه اهمیتی دارد که من با این 50هزار تومان چه کار کردم ؛ مهم این است که شما هنوز آن را می‌ خواهید. چون ارزش آن کم نشده است ،این اسکناس هنوز 50هزار تومان می‌ ارزد .

 خیلی وقت‌ ها در زندگی به خاطر شرایطی که پیش می‌آید ، زمین می‌خوریم ، مچاله و کثیف می‌شویم ، احساس می‌کنیم که بی‌ ارزش شدیم ، اما اصلاً مهم نیست که چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی خواهد افتاد ! شما هرگز ارزش خود را از دست نخواهید داد ؛ کثیف یا تمیز ، مچاله یا تاخورده ، هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند ارزشمند هستید .

خداوند هنوز ما را دوست دارد و منتظر برگشت ماست.

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم‏

بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (زمر آیه 53)