شهادت امام عسگری علیه السلام
تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست
زود کردی جامه ی ماتم به بر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
قرنها فریاد زهرا مادرت آید بگوش
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن
یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا؟
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن
قرنها چشم تو گریان است بر جدت حسین
لحظه لحظه ریختی اشک از بصر یابن الحسن
**********
سوخت از زهر ز پا تا به سرم *** آب گردیده خدایا جگرم
پسرم مهدی موعود کجاست *** تا ببیند که چه آمد به سرم
دشمنانم همه شادند ولی *** گَرد غم ریخت به روی پسرم
پسرم گرید و گوید همه دم *** پدرم ای پدرم ای پدرم
یاد تنهایی مهدی هر دم *** می رود خون ز دو چشمان ترم
از پس ماه صفر زهر جفا *** کرد با ختم رُسل همسفرم
آب آرید برایم یاران *** که به دل سخت فتاده شررم
ای خدا یاد لب خشک حسین *** سوزد از زهر جفا بیشترم
آن حسینی که سرش هست هنوز *** به سر نیزه عیان در نظرم
آن حسینی که به قاتل می گفت *** آب ده آب که سوزد جگرم
پاسخ دهید