همه چیز در قرآن هست.
نقل شده که معاویه در زمان حکومت خودش در مجلسی که اعیان و اشراف اجتماع تشکیل داده بودند و حضرت امام مجتبی علیه السلام نیز آنجا حاضر بود، او خواست اهانتی به امام کرده و به زعم خود آن حضرت را خجل کند، رو به امام کرد و گفت: در قران آمده که: "بیان همه چیز در قرآن هست" و شما هم مدعی هستید که عالم به تمام محتویات قرآن می باشید؛ حال بفرمائید آیا در قرآن سخنی از ریش من و ریش شما هم آمده است (پیداست که هدف استهزاء گرفتن قرآن و امام بوده است.) امام محاسن شریفشان پرپشت بود، اما معاویه ریشش کم و جسته و گریخته بود.
امام در جواب او این آیه قرآن را تلاوت فرمود که:
« وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً» (أعراف : آیه 58)
و زمین پاک [و آماده]، گیاهش به اذن پروردگارش برمىآید و آن [زمینى] که ناپاک [و نامناسب] است [گیاهش] جز اندک و بىفایده برنمىآید.
یعنی محاسن مصداق جمله ی اول آیه و ریش نحس تو مصداق جمله ی دوم آیه است، معاویه از این جواب شرمنده شد و سر به زیر انداخت. (نقل از کتاب تفسیر سوره نحل ذیل آیه 89 / آیت الله ضیاء آبادی)
ای روبهک چرا ننشستی به جای خویش *** با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش
پاسخ دهید