تبلیغات

دوبیتی شهادت امام حسین علیه السلام

دوبیتی شهادت امام حسین علیه السلام

چون مرگ رسد بر کفن من بنویسید : من خاک کف پای عزادار حسینم

***

.فرمانده عشاق ، دل آگاه حسین است / بیراهه مرو ! ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید / نزدیک ترین راه به الله حسین است..

***

من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم / روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسین / سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

بقیه را در ادامه ببینید...

جانت بـه کویر تفته ، دریا بخشید / هفتاد و دو گل به متن صحرا بخشید
با جلوه ی کربلای عاشورایی / خون تو به رنگ سرخ ، معنا بخشید
***
تـا هست جهان ، شـور محرم باقیست / این جلوه ی جان در همه عالم باقیست
از ناله ی نینوای یاران حسین / همواره به لب ، زمزمه ی غم باقیست
***
درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین / بذر همّت در جهان افشاند ، افکار حسین
گر نداری دین در عالم ، لااقل آزاده باش / این کلام نغز می باشد ز گفتار حسین
***
در بحر حسین کاش ماهی باشیم / پاکیزه و طاهر از تباهی باشیم
یک عمر اسیر نفس بودیم ولی / این ماه بیا حر ریاحی باشیم

***
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین / مویم ز غصه ، رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو / از بس که سوختم جگرم آب شد حسین

***
به سر غیر از تو سودایی ندارم یا حسین جان / به دل جز تو تمنایی ندارم یا حسین جان
خدا داند که در بازار عشقت / به جز جان هیچ کالایی ندارم یا حسین جان
***
پیراهن عزای تو جوشن کبیر ماست / ذکر سلام بر تو ، دعای مجیر ماست
هرکس بر این لباس عزا طعنه میزند / فردا برای یک نخ آن هم اسیر ماست
جانم فدای پیرهن وصله وصله اش / آن کشته فتاده به هامون امیر ماست
***
نام تو دواى درد است حسین / بى یاد تو بین که چهره زرد است حسین
عشق تو مرا ز خویش بیگانه نمود / بى عشق تو بین که سینه سرد است حسین
***
با عشق حسین هر که سر و کار ندارد / خشکیده نهالیست ، پر و بال ندارد
ما غرق گناهیم و ز آتش نهراسیم / آتش به محبان حسین کار ندارد
***
آمدم با چه شتابی ز حرم در بر تو / با امیدی‌ که‌ ببینم‌ رخ‌ جان‌ پرور تو
سر و مشک‌ و علم‌ و دست‌ تو از هم‌ چو گسست‌ / دشمنم‌ گفت‌ که‌ پاشید ز هم‌ لشگر تو
نیست‌ تقصیر فرات‌ این‌ همه‌ شرمندگی ات / خشک‌ شد دیده اش‌ از ریختن‌ ساغر تو
از غم‌ مشک ز بس‌ دیده‌ تو خونبار است / ریخته‌ خون‌ چو نقابی‌ به‌ رخ‌ انور تو
بیش‌ از این‌ تا که‌ تو احساس‌ به‌ غربت‌ نکنی / مادرم‌ فاطمه‌ آمد عوض‌ مادر تو
شده‌ مجموعه ای‌ از خاطره‌ پا تا به‌ سرت‌ / یاد حیدر کنم‌ از زخم‌ عمیق‌ سر تو
کمرم‌ راست‌ نگردد ز چنین‌ خم‌ شدنت‌ / با چه‌ رویی‌ ببرم‌ سوی‌ حرم‌ پیکر تو ؟
روضه‌ خوانان‌ عطش‌ ، از عطشم‌ دم‌ نزنند / که‌ دهند شرح‌ لب‌ و دیده خشک‌ و تر تو
***
دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است ؟ / چون قبله ی دل ، پیکر صد چاک حسین است
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش ؟ / بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فرات است گل آلود ؟ / شرمنده ز لعل لب عطشان حسین است
دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش ؟ / یعنی که خدا هم عزادار حسین است

پاسخ دهید

1 نظر

دکتر بهروز دیور  ۱۴۰۲/۰۹/۱۹ - ۰۰:۵۰:۰۶

بیگانگان با عشق گویا خبر ندارند جز در طریق مولا هرگز ظفر ندارند