عنایت امام رضا علیه السلام به خانمی که از مردش چیزی درخواست نمی کرد.
حضرت آیت الله استادی در کتاب حدیث منبر صفحه 36 خود نقل می کند:
مرحوم میانجی فرمودند: شخصی همسر خوبی داشت هیچ وقت چیزی از شوهرش نمی خواست. شوهر او را به مشهد برد روز آخر از مغازه سبزی فروشی می گذشتند که خانم گفت: ای کاش سبزی می خریدیم و یک سبزی پلو اینجا می خوردیم.
شوهر می گوید: گفتم موقع برگشتن می خریم در برگشت مغازه بسته بود. گفتم شهر خودمان می خوریم. سوار ماشین شدیم که به شهرمان برویم، بین راه ماشین خراب شد و بنا شد که شب را در ده نزدیک آنجا بمانیم.
وارد ده که شدیم، دیدیم شخصی در کنار دربخانه ایستاده و آب و جارو کرده است.
گفتم ما ماشینمان خراب شد و امشب باید اینجا بمانیم. گفت بفرمائید.
وارد منزل شدیم معلوم شد غذا می پزند، به خانم گفتند گویا اینها مهمان دارند خوب است که به جای دیگر برویم. به صاحبخانه گفتم. گفت ما مهمانی جزء شما نداریم.
دیشب اما رضا علیه السلام را در خواب دیدم فرمودند:زائر من می خواست در مشهد سبزی پلو بخورد نشد امشب میهمان شما است برایش سبزی پلو تهیه کنید.
نکته اخلاقی: مرحوم احمدی میانجی فرمودند: این به احترام آن خانم است که هیچ وقت از شوهر چیزی نخواسته بود این بار هم که خواست نشد چیزی نگفت و رضایت داد.
پاسخ دهید